ردپای عشق

ردپای عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نعمت های بهشتی سوره ی انسان

20 اسفند 1394 توسط بنده عشق

اين نعمت هاي بهشتي كه در سوره انسان به خاطر سه روز غذا نخوردن علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و حسنين و يكي از همسران پيامبر به اين بزرگواران بشارت داده شده است و آيه 22 سوره ذاريات اشاره به مختص بودن اين نعمت ها براي اين بزرگواران مي كند، اين نعمت ها در آيات ديگر قرآن در مورد اهل بهشت هم گفته شده است، پس آيا چيزاختصاصي و جديدي نيست؟
پاسخ:

بر اساس روايات متواتر و معتبر، شأن نزول و سبب نزول سوره هَلْ أَتَي و يا برخي از آيات آن (از آيه 5 ـ 22) ايثار استثنائي و خاص امام علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه و حسن و حسين و فضه ـ عليهم السلام ـ مي باشد و روايات زيادي بر اين مطلب دلالت مي نمايد.
در روايتي آمده است كه امام حسن و امام حسين ـ عليهم السلام ـ مريض شدند و پيامبر و جمعي از اصحاب به عيادت آنان رفتند و به علي ـ عليه السلام ـ پيشنهاد نمودند كه براي شفاي حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ نذري به عهده بگيرد. به دنبال اين پيشنهاد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ امام علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و نيز خود امام حسن و امام حسين ـ عليهما السلام ـ نذر كردند كه در صورت شفا يافتن روزه بگيرند.
چيزي نگذشت كه آن دو بزرگوار شفا يافتند در حالي كه خانه علي ـ عليه السلام ـ از مواد غذايي خالي بود. آن حضرت سه من جو قرض كرد و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ آن را آرد كرد و براي افطاري پنج عدد قرص جو تهيه كرد كه ناگاه هنگام افطار سائلي بر در خانه كوبيد و بر اهل خانه سلام كرد و گفت مستمندي از مستمندان مسلمانان هستم غذايي به من بدهيد و در حق اهل بيت ـ عليهم السلام ـ دعا كرد.
آن بزرگواران در شب اوّل مسكين و در شب دوم يتيمي و در شب سوم اسيري را بر خود مقدم داشتند و با آب افطار كردند.
صبح روز چهارم امام علي ـ عليه السلام ـ دست فرزندانش را گرفته و به خانه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تشريف بردند. هنگامي كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ حالت آنان را مشاهده كرد كه از گرسنگي مي لرزيدند فرمود: اين حالي كه شما داريد برايم بسيار گران است سپس با آنان راهي خانه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ شدند و آن حضرت را در محراب عبادت، مشغول نماز ديدند و در اين هنگام بود كه جبرئيل نازل شد و سلام خدا را به پيامبر رساند و گفت خدا با چنين خانداني به تو تهنيت مي گويد و سپس سوره هل اتي را بر حضرت خواند.
علامه اميني(ره) از 34 نفر از علماي معروف اهل سنت كه اين حديث را در كتاب هاي شان آورده اند، با مشخصات جلد و صفحه آن كتاب ها، نام مي برد.
بنابراين گذشته از اتفاق علماي شيعه مبني بر اين كه سوره «هَلْ أَتَي» و يا برخي از آيات آن در مورد ايثار امام علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه و فضه و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ نازل شده. از روايات مشهور و متواتر اهل سنت نيز همين مطلب استفاده مي شود.(1)
پس آن چه قطعي است اين است كه مورد و سبب نزول اين سوره، ايثار اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است امّا پاداشي كه در آيات شريفه براي عمل آنان بيان شده اختصاص به آنان ندارد و آيات مربوطه و نيز آيه 22 ذاريات بر چنين اختصاصي دلالت ندارد بلكه همان طوري كه علامه طباطبايي فرموده است: آيه إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كأْسٍ كانَ مِزَاجُهَا كافُورًا از آنجا كه در مقابل آيه چهارم همين سوره كه حال كفار را در قيامت بيان مي كند، قرار گرفته است فهميده مي شود كه حال ابرار را از حيث تنعم و برخورداري از نعمت هاي بهشتي در آخرت بيان مي كند.(2) يعني اين پاداش ها از آن ابرار است و بديهي است كه ابرار منحصر در اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نيست هر چند مصداق اكمل و اتم آن مي باشند و آنان در شرايطي كه به شدت نياز به غذا داشتند ايثار كردند و اسير و يتيم و مسكين را بر خود مقدم داشتند و با اين عمل شان رضايت خداوند را جلب نمودند.
نزول سوره «هل اتي» و يا آياتي از آن به مناسبت ايثار اهل بيت يكي از بزرگترين افتخارات و فضايل آنان است و افتخار بودن اين امر و ستايش و مدح اهل بيت به وسيله خداوند، هيچ منافاتي ندارد كه جز او پاداشي كه در قبال ايثار آنان بيان شده شامل حال افراد ديگري از ابرار و نيكان در آخرت بشود. چنان كه در آياتي از قرآن، پاداشي را كه در آيات 5 ـ 22 سوره هل اتي بيان نموده، براي افراد ديگري از بهشتيان بيان نموده است.(3)
در تفسير قمي از امام صادق ـ عليه السلام ـ آورده است كه حضرت بعد از بيان شأن نزول آيات از سوره «هل اتي» و اين كه در مورد ايثار امام علي و فاطمه وفضه و حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ نازل شده است فرموده است:
«و اين آيات در مورد هر مؤمني كه در راه خدا چنين كاري كند جاري است».(4)
آن چه در سوره «هل اتي» در مورد اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بيان شده دو مطلب است كه بايد از هم ديگر تفكيك شود: يكي اين كه ايثار آنان داراي اجري است كه در آخرت نصيب آنان مي گردد و بديهي است كه اثبات و بيان پاداش براي عملي از اعمال كسي مستلزم نفي آن پاداش از ديگران نيست ديگران هم ممكن است داراي اعمال خيري با همين پاداش باشند، نهايت اين كه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ مصداق اكمل و اتم ابرار بوده و ايثار شان به دليل اين كه صد در صد بخاطر رضايت خدا صورت گرفته و از كيفيت ويژه اي از نظر اخلاص برخوردار بوده، آنان سزاوارترين ايثار كنندگان به اجر و پاداشي است كه در اين سوره بيان شده است.
دوّم اين كه در سوره مورد بحث سخن فقط و فقط بر محور پاداش نمي چرخد تا گفته شود همين اجر و يا نظير آن براي ديگر بهشتيان هم بيان شده بلكه نحوه و بيان قرآن در اين آيات بيان داستان مردمي است از مؤمنين كه خدا پاره اي از كارهاي شان يعني وفاي به نذر و اطعام دادن شان به مسكين و يتيم و اسير را بيان كرده و در ضمن آن، آنان را به سبك ويژه ستوده است. و از همين جا معلوم مي شود كه سبب نزول آيات، همين داستان بوده كه در خارج تحقق يافته و اين مسأله غير از وعده بهشت و نعمت هاي گوناگون آن است و چنين توصيف و تمجيد در مورد عمل هيچ كس ديگري غير از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ صورت نگرفته است و آن عملي كه امام علي و فاطمه و فضه و فرزندان حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بر آن مدح شدند، همانا ايثار مخلصانه آنها بوده و در اين ايثار شان آن چه را ايثار كرده از نظر و مقياس مادي قرص هاي جويي بوده نه قرص هايي كه از طلا تهيه شده باشد و آن چه به عمل آنان اهميت داده اخلاص و نيت صادقانه آنان بوده است و چنين عمل مخلصانه اي كه مورد تأييد قرار گيرد و به مناسبت آن خداوند صاحب عمل را ستايش نمايد كار هر كس نيست.

پاورقی:
1. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1374ش، ج25، ص344.
2. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه موسوي همداني، جامعه مدرسين، بي تا، ج20، ص200.
3. مطففين : 22 و 25 و 35. يس : 56. کهف : 31.
4. تفسير الميزان، همان، ج20، ص214.

 نظر دهید »

آيا مي توان يك فرشته مهذب را الگوي يك انسان مادي و خطاكار قرار داد؟

18 اسفند 1394 توسط بنده عشق

بر فرض معصوم بودن 12 امام و فاطمه زهرا - عليهم السلام ـ آيا منطقي خواهد بود كه انسان ها يك موجود ماورايي را كه هيچ گونه خطايي نمي كند به عنوان الگوي زندگي خود برگزيند و سعي كنند كه مطابق روش و سلوك آن ها عمل كنند؟ آيا مي توان يك فرشته مهذب را الگوي يك انسان مادي و خطاكار قرار داد؟
پاسخ:
اولاً معصومين(علیه السلام) فرشته مهذب نبوده اند بلكه انسان مهذب بوده اند: قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَي إِلَيَّ(1) بگو من همانا بشري هم چون شمايم كه به من وحي مي شود. وَلَآ أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ(2) و من به شما نمي گويم من فرشته ام.
ثانياًاين پرسش از اين جا نشأت گرفته كه تصورشده كه عصمت امري جبري است و معصومين بدون اراده خود و با اجبار خداوند معصوم شده اند و اگر مرتكب خطا نمي شوند به اين دليل است كه توانايي انجام گناه را ندارند ليكن اين تلقي از عصمت تلقي اشتباهي است.
جبري انگاشتن عصمت، معصومين را به ماشين خودكاري تبديل ميكند كه نه شايسته الگو شدن براي ديگران اند، و نه سزاوار پاداش فراوان.
اختيار آمد عبادت را نمك ورنه ميگردد به ناخواه اين فلك
گردش او را نه اجر و عقاب كه اختيار آمد هنر وقت حساب
جمله عالم خود مسبِّح آمدند نيست آن تسبيح جبري مزدمند(3).


اين مشكل به سادگي قابل حل است. سير اختياري انسان داراي دو ركن اساسي است: علم و اراده. ما اگر دچار معصيت ميشويم، يا نسبت به زشتي گناه، آگاهي كامل نداريم و يا از ارادهاي قوي براي ترك آن، برخوردار نيستيم.

هر چه اين دو عامل تقويت شود، دايره گناهان آدمي، تن گتر و تن گتر خواهد شد. معصومين كساني هستند كه هم از نظر شناخت چنان ا ند كه زشتي و ناپسندي هر كار بدي را به چشم دل ميبينند و هم به لحاظ اراده، چنان قدرتي دارند كه طوفان غرايز حيواني، عنان اختيار را از كف آنان نميربايد. همه ما مرتبهاي چنين مصونيت هايي را تجربه نمودهايم، به عنوان مثال، خوردن برخي از نجاسات، حتي به فكر هيچ انساني خطور نميكند، تا چه رسد به اين كه در جامعه تحقّق يابد(4).
به عبارت ديگر مقام عصمت به معني يك حالت تقواي الهي است كه به امداد پروردگار در پيامبران و امامان-ع- ايجاد ميشود امّا با وجود اين حالت چنان نيست كه آن ها نتوانند گناه كنند بلكه قدرت اين كار را دارند و با اختيار خود از گناه چشم ميپوشند. درست همانند يك طبيب بسيار آگاه كه هرگز يك ماده بسيار سمّي را كه خطرات جدّي آن را ميداند هرگز نميخورد با اين كه قدرت بر اين كار را دارد امّا آگاهي ها و مبادي فكري و روحي او سبب ميشود كه با ميل و اراده خود از اين كار چشم بپوشد. و ترك كردن گناه براي آن ها محال عادي است نه محال عقلي.

بر اين اساس. اولاً معصوم و غير معصوم در توانايي انجام گناه ونيزدر اين كه مجبور به ترك گناه نيستند مشتركند.
ثانياً تنها عنصري كه در معصوم وجود دارد و باعث ترك گناه او مي شود علم و اراده است علم و اراده اي كه به عنايت خداوندي است و به دليل تلاش معصوم و داشتن شايستگي هاي لازم به او عنايت شده است.

پس ساير انسان ها مي توانند معصومين(علیهم السلام) را الگو و اسوه خود قرار دهند و با تلاش خود شايستگي هاي لازم را بدست آورند.

پاورقی:
کهف : 110.
2. انعام : 50.
3. جلال الدين مولوي، مثنوي معنوي، تهران ، پنجم، 1373، دفتر دوم، ابيات 3287-9.
4. مصباح يزدي ،محمد تقي راهنماشناسي، ، تهران: اميركبير، 1375 ش، ص 115-128.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

ردپای عشق

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • کاوش های علمی
  • قرة العین المصطفی
  • ایام
  • جرعه ای از کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس